مصادیق قواعد حقوقی و فقهی در قانون ایران
قواعد فقهی و حقوقی قسمت 3 را در اینجا مطالعه کنید:
11) قاعده « احسان » یا « ما علی المحسنین من سبیل »
« بر افراد نیکوکار هیچ سبیلی نیست»
احسان از ریشه «حسن» و به معنی نیکوکاری است. این قاعده یعنی « زمانی که شخصی از روی نیکوکاری و کمک به دیگری، باعث شود خسارت به کمکگیرنده وارد آید، مسئولیتی ندارد و ضامن نیست.»
اگر توجه داشته باشید بر اساس قاعده اتلاف در صورت ورود خسارت به دیگری وارد کننده خسارت مسئول است، اما با استفاده از این قاعده، شخص محسن مسئول نیست و قاعده اتلاف را تخصیص داده است.
به عنوان مثال فرهاد به قصد کمک کردن به یک فردی که در داخل ماشین گیر کرده است، شیشه یا در ماشین را میشکند. در این صورت مسئول خسارت وارده به ماشین نیست. در نتیجه در قاعده احسان وجود قصد نیکی و احسان لازم است.
مثال از قانون مدنی ماده 306 « اگر کسی اموال غایب یا محجور و امثال آنها را بدون اجازه مالک یا کسی که حق اجازه دارد اداره کند باید حساب زمان تصدی خود را بدهد. در صورتی که تحصیل اجازه در موقع، مقدور بوده یا تأخیر در دخالت موجب ضرر نبوده است حق مطالبه مخارج نخواهد داشت ولی اگر عدم دخالت یا تأخیر در دخالت موجب ضرر صاحب مال باشد دخالتکننده، مستحق اخذ مخارجی خواهد بود که برای اداره کردن لازم بودهاست »
ماده 509 قانون مجازات اسلامی « هرگاه کسی در معابر یا اماکن عمومی با رعایت مقررات قانونی و نکات ایمنی عملی به مصلحت عابران انجام دهد و اتفاقاً موجب وقوع جنایت یا خسارت گردد، ضامن نیست »
ماده 510 قانون مجازات اسلامی « هرگاه شخصی با انگیزه احسان و کمک به دیگري رفتاري را که به جهت حفظ مال، جان، عرض یا ناموس او لازم است، انجام دهد و همان عمل موجب صدمه و یا خسارت شود در صورت رعایت مقررات قانونی و نکات ایمنی، ضامن نیست »
12) قاعده « اذن در شی، اذن در لوازم»
اذن به معنی رضایت شخص در انجام کاری توسط دیگری است. به عنوان مثال فرهاد به علی اذن میدهد از ماشینش استفاده کند.
منظور این قاعده این است که « اگر شخصی در مورد چیزی رضایت داشت که دیگری استفاده کند به صورت ضمنی، رضایت استفاده در لوازم آن چیز را نیز داده است »
لوازم یک چیز شامل مواردی است که در حالت عادی و معمولی از آن چیز قابل تفکیک نیست.
به عنوان مثال مالک ملکی حق استفاده ملک خود را به دیگری میدهد، خب شخص برای استفاده از ملک باید از مسیر خاصی برود یا از آب و برق ملک که جزء لوازم است استفاده کند. در نتیجه وقتی اذن در استفاده از ملک را داده اذن در لوازم را هم داده است.
13) قاعده اقدام « الاقدام و مسقط الضمان »
قاعده اقدام به این معناست « در صورتی که شخصی به ضرر خود کاری انجام دهد که باعص ورود خسارتی به خودش شود، کسی مسئول نیست ». ضربالمثل « خودم کردم که لعنت بر خودم باد»
به عنوان مثال اگر کسی مال خود را به شخص دیوانهای بدهد و شخص دیوانه مال را از بین ببرد، مسئولیتی متوجه کسی نبوده و خود مالک ضرر کرده است.
مثال از قانون مدنی: ماده 418 قانون مدنی « اگر مغبون، در حین معامله عالم به قیمت عادله بوده است خیار فسخ نخواهد داشت »
ماده 424 قانون مدنی « عیب وقتی مخفی محسوب است که مشتري در زمان بیع عالم به آن نبوده است اعم از این که این عدم علم ناشی از آن باشد که عیب واقعاً مستور بوده است یا این که ظاهر بوده ولی مشتري ملتفت آن نشده است »
14) قاعده « الاقرب یمنع الابعد »
به این معنی که « هر کسی به متوفی نزدیکتر باشد کسی را که نسبتش دورتر است از ارث محروم میکند.» به عنوان مثال وقتی متوفی فرزندی داشته باشد ارث به نوهها نمیرسد.
15) قاعده « اضطرار » یا « الضرورات تبیح المحظورات »
اضطرار به معنی نیاز و حاجت از روی ناچاری است. تبیح به معنی مباح و مجاز بوده و محظور به معنی ممنوع و حرام است. « اضطرار و ناچاری موجب سلب مسئولیت شده و الزامات قانونی را کنار میگذارد. به عنوان مثال دفاع مشروع. اگر کسی به دیگری حمله کند و حمله شونده با دفاع از خود آسیبی به حمله کننده بزند، مسئول نیست.
16) قاعده « اذا جاء الاحتمال بطل الاستدال»
« هنگام ورود یک احتمال، پایه و اساس استدلال از بین میرود »
به عنوان مثال ماده 483 قانون مجازات اسلامی بیان میدارد « هرگاه کسی اقرار به جنایت موجب دیه کند سپس شخص دیگري اقرار کند که مرتکب همان جنایت شده است و علم تفصیلی به کذب یکی از دو اقرار نباشد مدعی مخیر است فقط از یکی از آن دو مطالبه دیه کند » در اینجا احتمال وارد شده و نمی توان استدلال کرد.
نویسنده:مهراب (محمدعلی) پوریانیک | LinkedIn